سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محمد مدبر -
اساس دانش، قدرت تشخیص اخلاقی و نمایاندن پسندیده آن و ریشه کن کردن ناپسند آن است . [امام علی علیه السلام]

آغاز بعضی کارها از انجامشون سخت تره

God hath not promised
skies always blue
god hath not promised
sun without rain
joy without sorrow
but god hath promised
light for the way
help from above
undying love

این شعر پشت یه کارت تسلیت نوشته شده بود . معنیشم تابلو هستش ولی می نویسم.
خدا قول نداده
آسمان های همیشه آبی را
خدا قول نداده
خورشید بدون باران را
لذت و سرور بدون غم را
ولی خدا قول داده
روشنایی برای راه را
کمک از بالا را
عشق فنا ناپذیر رازا



 
نویسنده:  |  جمعه 87 آبان 10  ساعت 3:25 عصر 

 آنکس که شبی دیده بیدار ندارد / راهی به سرا پرده اسرار ندارد -قصاب کاشانی -

تصور کن که بزرگ خاندانی هستی و یه عده از اهل همون خاندان اصلا قبولت ندارن . اصلا فحشت هم میدن . گاهی مسخرت می کنن و ... . عکس العمل ات تو این شرایط چیه ؟ فحش میدی ؟ میزنی‏؟ چیکار می کنی ؟

تو جنگ احد زدن دندون پیامبر رو شکستن . (پیامبری که خدا می فرماید : لولاک لما خلقت الافلاک . اگه تو نبودی هیچ چیزی رو خلق نمی کردم . همه ی هستی به خاطر پیامبر ساخته شده . خالا دندونش رو قوم خودش شکستن .) نگفت خدا ذلیلتون کنه . نفرینشون نکرد . تازه برای اینکه خدا احیانا عذاب هم نفرسته  همون جا سریع دستهاشو بالا برد و فرمود : اللهم اهدی قومی .!!!!  
امام علی (ع) رو دست اش رو بستن . زنش رو کشتن . بیست و پنج سال ! خونه نشینش کردن . ولی با این حال بازم برای قومش دعا می کرد . براشون نون و خرما می برد . چاه می کند و وقف می کرد !!!!
امام حسین (ع) تو میدان جنگ بعد از اینکه پسراش رو کشتن . برادراش رو کشتن . همه مردای خاندانش رو کشتن .داد نزد . نفرین نکرد . فحش نداد . برای آخرین اتمام حجت گفت : هل من ناصر ینصرنی . نه اینکه امام حسین کمک می خواست . نه . می خواست کمک کنه . یعنی کسی هست که من کمکش کنم . دستش و بگیرم ببرم اش بهشت . کسه دیگه ای مثل حر هست ؟!!!
امام صادق (ع) که سن و سالی ازشون گذشته بود و موهاشون سفید شده بود رو دست بسته پشت اسب کشان کشان بردن پیش خلیفه . همینطوری الکی و کشکی می ریختن تو خونش ، بدون در زدن . اونوقت علی رئاب میگه یه رفتم محضر امام صادق(ع) دیدم تو سجده است و داره این این دعا رو می خونه : اللّهم اِغفِر لی و لِاَصحاب اَبی ، فاِنّی اَعلمُ آَنّ فیهم من یَنتقِصنی . خدایا من و قوم پدرم رو بیامرز که من میدونم توشون کسائی هستن که منو کوچیم می شمارن . (گفتم که چه جوری کوچیک میشماردن)   
امام (ع) خیلی مهربونه . اینا آخرتِ کرم اند . نکنه از در خونشون دست خالی برگردیم. گر گدا کاهل بود ، تقصیر صاحب خانه چیست ؟

شهادت امام صادق رو به همه مسلمانان جهان بالخصوص امام زمان (عج) تسلیت عرض می کنم.



 
نویسنده:  |  پنج شنبه 87 آبان 2  ساعت 12:55 صبح 

شاید تا حالا فکر کرده باشید که شعر از کجا شروع شد ؟ اولین شعر رو کی گفته ؟ یا اصلا اولین شعر چی بود ؟ زحمت تحقیق نکشید من رفتم تحقیق کردم . اینم نتیجش.
مطمئنا می تونین تو ادامه مطلب پاسخ این سوالها رو پیدا کنین.
ادامه مطلب...

 

نویسنده:  |  پنج شنبه 87 مهر 25  ساعت 12:53 عصر 

خورشید رمز شب رو بلد نیست - رجبعلی محبی-

چقدر وقت ما صرف آدامسهای بادکنکی شد.
بعضی شعرهایشان را
به مینا و آیدا و سوزی تقدیم می کردند.
احمق تر ها برای گرفتن نوبل
به شبکه های بی بی سی و واشنگتن دخیل می بستند.
امروز هم بینش هنرمندان
از سقف تالار ها بالاتر نمی رود.
بهار برای مردم آواز می خواند.
خدا برای مردم نقاشی می کشد.
نقاشها فکر می کنند ، زندگی یعنی فتح قله پیکاسو.
حطاطها برای خدا خط و نشان می کشند.
قصه نویسهای شنگول
در زمستان هم حبه انگور می خورند.
شاعران را میل جاودانه شدن کور کرده است.
شاعران کم حوصله شده اند .
می ترسم روزی به نام تمدن
به گردن بعضی زنگوله بیندازند!
می ترسم شلوارهای جین و چارلی کار دستمان بدهد
و شکلاتهای انگلیسی دهانمان را ببندد.
گاوهای چشم چران،آزادانه در خیابان می چرخند
پسر خوانده های مایکل جاکسون به دانشگاه می روند.
اینیشتن بی خوابگاه می ماند،
دیوار مسافرخانه های ناصر حسرو
فرمول نسبیت را ازبر می کند.
با این همه در دانشگاه ما
یک استاد ننر پاپیون می زند
و فرانسه صحبت می کند.
شعرای سبک قصیده و عینک
برای اهل قبور شعر می خوانند.
بوفالو های آمریکا خلیج فارس را شخم می زنند.
برادرم با پوتینهای کهنه سربازی اش
بسیج می شود
مادرم آب و آیینه و قرآن می آورد
پدرم فالله خیر حافظا می خواند
اما بعضی خاطرشان جمع است
که ناوگان آمریکا
به استخر های سرپوشیده شان کاری ندارد.

کامبیز خان دوست دارد پسرش را آلفرد صدا کتد.
آلفرد فکر می کند
از دماغ فیل افتاده است
برای همین می خواهد به هندوستان پناهنده شود!
گیتی گیتار را ترجیح می دهد .
سوزی بی آنکه خجالت بکشد
نامه بوی فرندهایش را برای مادرش می خواند.
رادیو از ماووت می گوید
مادرم آماده می شود به بهشت زهرا برود.

امروز پسر همسایه مان شهید شد
اما این باعث نمی شود که ساسان
دوستانش را به قهوه و اسب سواری دعوت نکند
و برای سگش بستنی نخرد.

شاپور خان اما عاشق فیلمهای سرحپوستی ست
و این را از افتخاراتش می داند
که در امریکا ، همبرگر را درست تلفظ می کرده است.
شاپور خان به مشتری هایش سیگار وینستون تعارف می کند.
و مطمئن است که قیمت سکه و طلا
پایین نمی آید.                                     
او فکر می کند هنوز هم خرمشهر
دست عراقیهاست!                             
و چقدر خوشحال است که پسرش را معاف کرده اند.

به خانه بر می گردم
تلویزیون دعای نامها و نشانه می خواند
بعضی اوقات خاموشی هم چیز بدی نیست.

امسال به ساعتهای کاسیو اطمینان کردیم
و نماز صبحمان قضا شد !

بیا به آفتابی نهج البلاغه برگردیم
چرا نهج البلاغه را جدی نمی گیریم؟
مولا ویلا نداشت
معاویه کاخ سبز داشت
پیامبر به شکمش سنگ می بست
امام سیب زمینی می خورد
البته به شما توهین نشود
بعضی برای جنگ شعار می دهند
و خودشان از جاده شمال به جبهه می روند.

                    قسمتهایی از شعر مولا ویلا نداشت علیرضا غزوه                                                 

                                                   ( فکر میکنی من جای نقطه ها و بقیه علامتها رو نمی دونم )



 
نویسنده:  |  شنبه 87 مهر 13  ساعت 6:13 عصر 
به مناسبت تولد دوسالگی اش ؛ که فرداست (15 رمضان)
من که ندارم گله از یار خویش   /      بخت من است صاحب اقبال نیست
هر چه کشیدم ز بلایا و غم      /        جبر زمان است یار کاره نیست
آنچه می آید زبلا و محن          /      جرم من است یار خطا کار نیست
من که ندارم ز طهارت نشان     /    خواب و خیال است دل آماده نیست

آزادی رنگین است

 
نویسنده:  |  دوشنبه 87 شهریور 25  ساعت 2:35 صبح 

توبه بر لب
سبحه بر کف
دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می آید ز استغفار ما 
                                      -گویندش رو نمی دونم ، استادمون آقای جهاندیده همیشه اینو می خوند-
امیدوارم توفیق توبه واقعی رو تو این شبها داشته باشم. برام دعا کنین.

 

اللهم اغفر لی الذنوب التی تغبر النعم-دعای کمیل-

 
نویسنده:  |  جمعه 87 شهریور 22  ساعت 3:33 عصر 
    مولا

برای تولدش:

گلمیشم مولا گورم میر گوزلریم                        بیر نظر ائد باشه چاتسین غملریم
کسدی شوقین راه چاره عقلیمه                     کل عالم سنن اولسا عاشقم من عالمه

انتظار مفهوم زندگی و زندگی مضمون انتظار است.

 
نویسنده:  |  دوشنبه 87 مرداد 28  ساعت 1:18 صبح 
<      1   2   3   4   5   >>   >

    همه دار و ندار پریشان
درآمد واقعی از اینترنت
آغازی جدید
آخرین سخن
داستان
اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی
کاریکلماتور 7
نه قانونی و نه منطقی
سبک عراقی
سبک خراسانی
[عناوین آرشیوشده]