در عشق برگشتی در میان نیست ، هر چه در عشق از میان رفت انگار که هرگز نیوده است. زندگی تجربه حقیقت است. صدای گریه کودکان گرسنه نظم دروغین جهان را زیر سوال می برد. تمدن مدرن هنر را به موزه ها رانده است. شعار جوانی : هستم ، می خواهم ، می توانم .
نویسنده: |
یکشنبه 87 بهمن 27 ساعت 5:41 عصر
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
ای آفریننده موسی و فرعون با هم
که قادری جرج کوچک را به یک گنجشک یا یک سوسمار بدل کنی؟ ای خدایی که شیطان را از فرشته خلق کردی و آتش را از دل آب بیرون کشیده ای و اسامه بن لادن را از پهلوی چپ بوش ای خدای آفریننده بادمجان و سازمان ملل! خدای آفریننده شورای امنیت و منچ! من دنبال آدرس معجزات پیامبرانت می گردم. ای خدای آفریننده عراق و واشنگتن با هم که عراق را سرزمین تمدن های کهن کردی و واشنگتن را سرزمین موشک و گاومیش ای خدای آفریننده شعر و نطق های بچه گانه ی پریزیدنت ها با هم بگو که حق با شعر است و سنبله ها نه با بمب های خوشه ای ای خدای آفریننده ی برج ها از نفت خدای آفریننده ی کودکان ناصریه و بغداد از استخوان باغ های معلق. خدای آفریننده هیتلر و مناخیم بگین و بوش کوچک از شرمگاه بت بزرگ! خدای آفریننده آواکس ها و مارکس ها که صدام را بر سرزمین "حمورایی" معلق کردی شاه کویت را در قوطی کبریت جا دادی ای خدای مقبره های دسته جمعی جنوب عراق! از "وادی السلام" نجف هود و صالح را با معجزه ای به سوی ما برگردان! ما منتظر معجزه ای جز نفتیم پس ای قهوه خانه ها و قلیان های اعراب یک قدم به پیش! ای عیاش خانه ها با رقاص هایتان یک قدم به پیش! ای قوطی کبریت شعبده که از آن واکس و فرچه بیرون می آید یک قدم به عقب! ای "اردوغان" و گل دقبقه نود در دروازه خودی که آسمانت را چوب حراج زدی یک قدم به عقب! خدای من! مظفر النواب چه می نویسد حالا؟ "محمد الماغوط" در قهوه اش کدام شعر را پنهان کرده است؟ ای خدای آفریننده شعر و شیلر خدای آفریننده خیام و حافظ و گوته خدای آفریینده لورکا و نرودا و ریتسوس کاش به جای "هانتینگتون" و تونی بلر و جک استراو به جای بوش و رامسفلد و پاول با هم یک "هیوز" می آفریدی یا دست کم از آن همه گاوان(سرزمین هرز) یک گنجشک خلق می کردی یا حتی یک سوسمار! علیرضا غزوه
نویسنده: |
شنبه 87 دی 28 ساعت 1:37 صبح
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
برای مردم غزه ( با تاخیر و اعتراف) هر شهید ابری است بار دیگر نیز می گویم قدس ، خون یحیی در دل تشت است بار دیگر نیز می گویم
نویسنده: |
پنج شنبه 87 دی 5 ساعت 11:58 عصر
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
گفتم : من به یک لیلی محتاجم. من به یک لیلی محتاجم . نه کسی که نقش لیلی رو برام بازی کنه. من به یک لیلی محتاجم
نویسنده: |
شنبه 87 آذر 30 ساعت 4:52 صبح
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
1. بعضی ها باید هاجر رو قربانی کنن. 3. ابراهیم اول هاجر رو قربانی کرد (وقتی تو بیابون ولش کرد) بعد اسماعیل رو .
نویسنده: |
پنج شنبه 87 آذر 21 ساعت 7:20 عصر
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
« استادمون می گفت تومسایل علمی نباید خجالت کشید . » target="xml" content="namespace prefix = o ns = \"urn:schemas-microsoft-com:office:office\" /">?> خُب در قسمت دوم ناگفته هایی ازداستان یوسف و زلیخا می خواهم به نکته هایی اشاره کنم که مطمئنا براتون جالب خواهد. فقط خواهشا متن رو به دقت بخونید که من مجبور بودم برای رعایت ادب ، بیشتر از این توضیخ ندم ولی اگه دقت کنین مطالب خوبی توی همین متن خواهید یافت .
نویسنده: |
شنبه 87 آذر 9 ساعت 8:39 عصر
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
قضیه حضرت یوسف رو همه میدونن . خیلی هم شنیدن و اصلا احتیاجی به گفتن نداره ولی این تحقیقی که من کردم از یه جهت دیگه ای هستش و نکته های جالبی داره . که تو دو قسمت واستون می ذارم . این قسمت اول مال اعداد رمزی داستان . در ضمن برای هر کدوم از قسمتهای الف و ب و ... به صورت جداگونه منبع موثق دارم . هرکی طالب بود خبرم کنه تا منبعشم واسش بگم . 1- هفتاد 2- هفت 3_ سه
نویسنده: |
پنج شنبه 87 آبان 30 ساعت 4:59 صبح
|
|
دلنوشته های شمادلنوشته
|
همه دار و ندار پریشان
|