سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقالات -
دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس . امّا دوستان تو . دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست ، و دشمنانت : دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست . [نهج البلاغه]

« استادمون می گفت تومسایل علمی نباید خجالت کشید . »?>

 خُب در قسمت دوم ناگفته هایی ازداستان یوسف و زلیخا می خواهم به نکته هایی اشاره کنم که مطمئنا براتون جالب خواهد. فقط خواهشا متن رو به دقت بخونید که من مجبور بودم برای رعایت ادب ، بیشتر از این توضیخ ندم ولی اگه دقت کنین مطالب خوبی توی همین متن خواهید یافت . 
الف ) بعد از اینکه عشق زلیخا به یوسف در دهان همه مردم افتاد ، زلیخا برای تبرئه خود ضیافتی برپا می کند و از زنان اشراف دعوت می کند تا در مهمانی شرکت کنند . در میهمانی به دست هر یک از آنان یک پرتقال و یک کارد تیزتر از معمول می دهد و بعد یوسف را به مجلس فرا می خواند . زنان به محض دیدن یوسف دستشان را می برند . قرآن می گوید «اَکبرنَهُ» که طبق گفته عموم مفسرین یعنی بزرگ و شکوهمند یافتند یا بزرگ شمردند او را . ولی واژه مبین زنان حایضه نیز هست و بنا به تعبیر الازهری که رازی آن را نقل می کند ، می بایست چنین ترجمه می شد:«زنان بی نماز شدند»(در لغت اکبارالحیض به معنی بی نماز شدن زن و منی آوردن مرد نیز آمده است) در واقع هیجانی که از دیدن یوسف به زنان دست داد ، چنان نیرومند بود که همه آن دلربایان دچار آشوبی جسمانی گشتند . تصور کنید که همه زنان مصر در خانه عزیز مصر گرد آمده اند و خون قاعدگی و عادت ماهانه از همگی روان است ! اما نتیجه مستقیم و طبیعی (تتمه ، ملازم) و جوابگو یا قرینه (ضامن ، کفیل) خونی که در زیر دامن جاری است ، خونی است که بر دست های بریده زنان ریخته است ؛ زیرا ستایششان در حق یوسف چنان بود که دیگر نه میوه های تقدیمی را از دستانشان ، و نه لبه تیز کارد را از پشت یا روی مقابلش تمییز دادند ! نماد بیش از آنکه ممکن باشد ، روشن و گویاست : پرتقال و کارد جایگزین مهرورزی شده اند که زنان آرزومند آن هستند . و این خواهش چنان قوی است که جمع آن دلربایان تنها با دیدار یوسف ، به اوج لذت در جماع می رسند . التذاذ اینجا از خصلت الهی و ملکی یوسف ناشی است . 
ب) در جامع الستین آمده که روز عرضه یوسف در بازار برای فروش بیست و پنج هزار نفر جمع شده بودند و چهره وی را تماشا می کردند . در ادامه می نویسد که از جمع « خلقی بسیار در فتنه افتادند و چندین دختر ناهده ، به دیدار حسن یوسف ، حایض گشتند» که این مطلب هم موید قول مذکور در مورد الف است .
ج) احتمالا فیلم حضرت یوسف ساخته هالیوود رو دیده باشید . آنجا نشان میدهد: زلیخا در خواب عزیز مصر که شخصی بسیار خوش سیماست را می بیند . عزیز مصر از وی خواستگاری می کند . زلیخا از خواب بیدار می شود و بسیار متحیر می ماند . تا اینکه عزیز مصر از وی خواستگاری می کند و او ندیده قبول می کند . وقتی عزیز را می بیند و متوجه می شود که کسی که در خواب دیده بود او نیست ناراحت می شود ولی کار از کار گذشته است و او با زندگی جدیدش سازش می کند تا اینکه یوسف را می آورند و نزد او بزرگ می شود و او می فهمد که کسی که در خواب دیده بود همین یوسف است پس به او دل می بندد و تا آخر قصه . وقتی این قضیه رو دیدم خوشم اومد و به نظرم عقلانی هم اومد ولی در عقاید ما چنین چیزی ذکر نشده بود . حداقل من نشنیده بودم . بازهم یه خورده توی کتابهام گشت و گذار کردم و بعد یه تحقیق نسبتا کوتاه دیدم چرا تو کتابهای ما مسلمانان هم چنین چیزی ذکر شده  . اصلا شاید هم اونها واسه ساخت اون فیلم به کتب ما مراجعه کردند . کتابهایی که کم هم نیستند .مثل یوسف زلیخای جامی یا حدائق الحدائق  یا جامع الستین . همه این کتابها در خواب دیدن زلیخا مشترکند .   



 
نویسنده:  |  شنبه 87 آذر 9  ساعت 8:39 عصر 

قضیه حضرت یوسف رو همه میدونن . خیلی هم شنیدن و اصلا احتیاجی به گفتن نداره ولی این تحقیقی که من کردم از یه جهت دیگه ای هستش و نکته های جالبی داره . که تو دو قسمت واستون می ذارم . این قسمت اول مال اعداد رمزی داستان . در ضمن برای هر کدوم از قسمتهای الف و ب و ... به صورت جداگونه منبع موثق دارم . هرکی طالب بود خبرم کنه تا منبعشم واسش بگم .

1- هفتاد
الف) وقتی برادران یوسف را به گردش می برند یعقوب در خانه می خوابد و در خواب می بیند که کسی می گوید : هفتاد . هفتاد . هفتاد .
ب) بنا به گفته ای یوسف هفتاد سال از یعقوب دور می ماند .
ج) ملک مصر که زبانهای بسیار می داند به هفتاد لغت با یوسف صحبت می کند . که این نشانه شاهزادگی او بوده است.
د)یوسف در زندان از جبرئیل می پرسد که حزن یعقوب چقدر است و جبرئل می گوید : هفتاد برابر مادری که فرزندش مرده باشد .
ه) چاهی که یوسف در آن انداخته شد هفتاد گز عمق داشته است .

2- هفت
الف) یوسف هفت سال در خانه زلیخا خدمت می کند .
ب) اتاقی که زلیخا یوسف را به آنجا فرا خواند هفت در داشت .
ج) یوسف هفت سال و هفت ماه در زندان ماند . دلیل اینرا چنین نوشته اند : چون یوسف از همبند خویش که ساقی پادشاه بود خواست که بیگناهی اورا به پادشاه برساند و این استعانت از غیر خدا بود .
د) کودکی که به بیگناهی یوسف شهادت داد هفت ماهه بود .
ه) پادشاه مصر حواب می بیند که هفت گاو شاق از جویی خشک (شاید نیل) بیرون می آیند و هفت گاو لاغر هم بعد از آنها . سپس آن هفت گاو لاغر ، هفت گاو چاق را می بلعند و سپس در کنار تختش هفت خوشه سبز گندم می روید که دانه های آنها پر و رسیده اند و سپس هفت خوشه زرد گندم با دانه های نارس می روید و به دور آنها می پیچد تا دانه های سبز را خشک می کنند.
و) تعبیر یوسف از خواب ملک اینست : هفت سال فراخ برای دامداری و کشاورزی خواهیم داشت و پس از آن هفت سال قحط و نیاز .
ز) یعقوب بوی پیراهن یوسف را از هفت مایلی می فهمد .
ح) آنکس که پیراهن یوسف را به تاخت برای پدر می برد هفت نان برای آذوقه اش داشت .
ط) یوسف دستور داد که برادران را قبل از اینکه پیش او بیاورند از هفت میدان مزین به جواهر و اسلحه و زینت و جامه عبور دهند و سپس پیش او بیاورند .

3_ سه
الف) یوسف سه حبس داشت . چاه . خانه زلیخا . زندان .
ب) برادران یوسف برای خریدن گندم سه بار به مصر رفتند .
ج) وقتی یکی از برادران پیراهن یوسف را برای پدر آورد برادران دیگر سه روز بعد رسیدند
.

 اشک تنها ثروت عاشق است .



 
نویسنده:  |  پنج شنبه 87 آبان 30  ساعت 4:59 صبح 

شاید تا حالا فکر کرده باشید که شعر از کجا شروع شد ؟ اولین شعر رو کی گفته ؟ یا اصلا اولین شعر چی بود ؟ زحمت تحقیق نکشید من رفتم تحقیق کردم . اینم نتیجش.
مطمئنا می تونین تو ادامه مطلب پاسخ این سوالها رو پیدا کنین.
ادامه مطلب...

 

نویسنده:  |  پنج شنبه 87 مهر 25  ساعت 12:53 عصر 

 در همان شرکت که در پست قبلی اشاره شد -- New jersey religius research institute- یه تحقیق دیگه هم انجام دادند که از زبون خودشون می نویسم که هیچ جانبی رو نگرفته باشم.

4 سال پیش در باره یک اشتباه قرآنی که زیبایی را در سیاه چشمی می بیند تحقیقی انجام دادیم ... پیدا کردیم که چرا غربی ها بیشتر بلوند هستند و رنگ مو و چشمشان مشکی نیست ... به آنزیم پپسین معده ربط داشت .  یک ریسرچ تحقیقات دینی بود . اما بعد نتایجش را دادیم به شرکت نسب شناسی نیوجرسی. آنها هم سرتی فای کردندش - گواهی نامه علمی دادن-! ما توی لابراتوار متوجه شدیم که اگر موی مشکی را 5 ساعت داخل پپسین یعنی آنزیم گوارشی بیاندازیم ، رنگدانه های مشکی اش را از دست می دهد و بور می شود . از اینجا حدس زدیم که موی بور غربی ها باید ارتباطی با این قضیه داشته باشد. بعد از تفسیر قرآن به قرآن شما استفاده کردیم . آنجا که یونس پیامبر می رود در شکم ماهی ! حالا وال باشد یا نهنگ یا هر ماهی بزرگ دیگر . بالاخره در معده اش پپسین داشته است دیگر ... . بعد در کاری مشترک با شرکت نسبشناسی به این نتیجه رسیدیم که عمدتا غربی ها با بیش از 30 نسل فاصله از فرزندان یونس پیامبر هستند و برای همین رنگ مو و چشمشان روشن تر است .

اگر از دوستان چیزی نمی ماند جز داستان!-رجبعلی محبی-

 
نویسنده:  |  سه شنبه 87 اردیبهشت 24  ساعت 11:5 صبح 

 عجیب ترین کتابی که در نمایشگاه کتاب امسال دیدم!

اینهم استدلال جالب یک مهندس امریکایی برای ایستاده ادرار کردن . قضاوت رو به عهده خودتون می ذارم .

ما توی شرکت 1 تحقیق انجام دادیم راجع به این مساله و معماری دستشویی های عمومی.توی امریکا بیش از یک میلیون دستشویی عمومی داریم.زمانی که مرد ها در دستشویی ایستاده صرف می کنند،45 در 100 است نسبت به همان کار در دستشویی فرنگی . یعنی تقریبا یک دوم. با هزینه ساخت 1 کاسه فرنگی و کابین دورش می شود 4 تا کاسه ایستاده برای ادرار ساخت . یک کاسه ایستاده را اگر تبدیلش کنیم می شود 4 کاسه ایستاده. یعنی اگر مثلا با 100 دلار هزینه 1 نفر می رفت توی دستشویی فرنگی و دو دقیقه ای کار شماره یک را انجام می داد ، حالا با 100 دلار اولا 4 نفر از کاسه ایستاده استفاده می کنند و ثانیا چون زمان یک دوم می شود ، تقریبا 8 نفر می توانند در آن زمان کارشان را انجام دهند. البته تقریبا 9 نفر چون 4 تقیسم بر 100/45میشود 889و8 یعنی ایستاده ادرار کردن 9 برابر از نظر راندمان بهتر است از ادرار نشسته . حالا اگر همه مردم نشسته ادرار می کردند در دستشویی های عمومی ایالات متحده صف ایجاد می شد و هر نفر به طور میانگین مجبور بود 4 دقیقه توی صف بایستد . این 4 دقیقه ایستادن در آن حالت فشار ایجاد می کند برای مثانه . و با نگاهی کلی می توان در یافت که این فشار و ضرر آن بیشتر از تفاوت ضرر ایستاده و نشسته ادرار کردن است .!!!!  



 
نویسنده:  |  یکشنبه 87 اردیبهشت 22  ساعت 10:57 صبح 

    همه دار و ندار پریشان
درآمد واقعی از اینترنت
آغازی جدید
آخرین سخن
داستان
اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی
کاریکلماتور 7
نه قانونی و نه منطقی
سبک عراقی
سبک خراسانی
[عناوین آرشیوشده]