• وبلاگ : 
  • يادداشت : ناگفته هاي داستان حضرت يوسف(ع) 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عيدتون مبارك.يه چند وقت پيش يه نازنيني آدرسه وبتونو داد وقتي اومدم اينجا بدجور باروني شدم نوايه وبت معركست يه جورايي زبان قال ماهاست.دعا يادتون نره.برا همه.راسي يادم رفت بگم اون نازنين سرور خودمونه.برا آبجي سرورم دعا کنين کربلايي شه که خداييش لايقشه.

    هو العز يز.
    سلام.
    يه چيزي:شما در قسمت ا لف نوشتيد:و قتي عشق يوسف(ع) به زليخا درهمه شهر پيچيد.در صورتيكه اينه:وقتي عشق زليخا به يوسف(ع) در همه شهر پيچيد

    دعا بفرماييد . يا علي
    والقربان ما يقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البر»
    قربان هر کار نيکي است که انسان به وسيله آن بخواهد به رحمت خدا نزديک گردد.
    عيدتون مبارك

    سلام

    شك نكن كه يوفوها وجود دارند

    توي قران هم به وجودشون اشاره شده و گفته يك روزي همه رو دور هم جمع ميكنه ( به كتاب ديني اول دبيرستان برو )

    اگه ماجراي چند سال ژيش تهرن رو بخوني حتما به اين باور ميرسي

    سلام و خسته نباشيد.