این پست رو می نویسم ،ولی واسم مهمه که نظرتون رو بدونم . لطفا نظرتون رو در باره این شعر بنویسین.
شاید که شادیتان به ترس و سوگواری تبدیل شود
چه چیزی زندگی ات را ترک می کند در مقابل ترس ابدی
بگذار گرسنگی به همراه بی رحمی و رنج بماند
زندگی همچنان بدون دلسوزی همه را بیرون می کند تا همگی بمیریم
خدا تخم مرا گذاشته است برای اجرای نهایت آزادی
بعد از من هیچ کس در این میان نخواهد بود
خدا تخم مرا گذاشت تا همه تان را بکشم
من تشییع جنازه دنیا هستم
از شرق تا غرب با تحمل درد رژه می روم
پیکان هوشیاری من در لحظه مرگ ، رهایش می کنم با هر ضربه قلبم
از تو چشم پوشی نم کنم ، به گریه هایت اهمیتی نمی دهم
من صورت مرگم ، گریه کنید انسانها اکنون می میرید
مرگ شدید طوفان می کند از گوشه های زمین
سم زمین و آسمان و را آتش می زنم ، همه دریاها و خوبها
له می کنم همه سلطنت ها را ، همه مردم را خواهم کشت ، قیمت همه را خرد می کنم
باز می کنم دروازه خاک خورده جهنم را
سر مرگ سیاه را نشانه می کنم از هر چیز و هر کس
به سوی همه نزاییده ها می خندم در کینه ، من تو را کشتم قبل از اینکه زندگی ات شروع شود
من فرشته و اژدهای نفرین اوریونم
بر روی بالهای مرگ بدون قلب گریه می کنم در گوشه دنیا