خُب از بس گفتید یه خورده شادتر بنویس ، چقدر غمگین ، اگه مشکلی هست ... . گفتم اینبار دیگه یه مطلب خنده دار بنویسم که هم شما شاد بشین هم ام بخش آبدارخونه وبلاگمون که خیلی وقته که خاک نشسته روش -از بس که چیزی ننوشیتم- یه خورده نو نواتر بشه.
هیچ می دونین اگه کلمه ی «دست» اختراع نشده بود و مجبور بودیم به جاش از کلمه «چیز» استفاده کنیم، روزانه چه جمله هایی می شنیدیم؟؟ مثال می زنم :
مثلا توی کتاب علوم می نوشتند:
چیز خیلی مفید است ! با چیز می توان اجسام را بلند کرد! بعضی از چیزها مو دارند و برخی دیگر بی مو هستند ! ولی کف چیز مو ندارد.
هیچ وقت چیز خود را توی سوراخ نکنید ، چون ممکن است جانوران، نوک چیزتان را گاز بگیرند! همیشه قبل از غذا چیز خود را با آب
و صابون بشویید! هیچ وقت با چیز کثیف غذا نخورید!....
خانم ها همیشه دوست دارند به چیز خود لاک و کرم بمالند! این عمل برای محافظت از چیز خوب است! آدم وقتی سردش می شود چیزش
را روی بخاری یا زیر بغل می گیرد.
یا مثلا در کتاب تاریخ می نوشتند:
اردشیر درازچیز به هندوستان لشکرکشی کرد و چیز اجانب را کوتاه نمود.
مردم توی کوچه و بازار می گفتند:
لامصب چیز ما نمک ندارد. به هر کسی خوبی کردیم جوابش بدی بود. از قدیم می گفتند با هر چیز بدی ، با همون چیز پس می گیری !....
پدری به پسرش درس ادب می داد : هیچ وقت پیش مردم چیزتو دراز نکن !......
توی بیمارستان آدمهایی رو می دیدیم که چیزشون توی تصادف قطع شده و مجبور بودند تا آخر عمر از چیز مصنوعی استفاده کنند.
دزدهای مسلح موقع زدن بانک می گفتند: چیزها بالا! چیزهاتون رو بذارید پشت سرتون. اگه کسی چیزش به زنگ خطر بخوره، چیزشو
می شکنیم. و رییس بانک به پلیس می گفت: چیزم به دامنتون! دزدها رو بگیرین. و پلیس ها هم چیز از پا درازتر از ماموریت برمی گشتند.
هر روز در اخبار می شنیدیم که این بار چیز استکبار جهانی از آستین فلانی بیرون آمده.
واقعا خدا پدرشو بیامرزه ، هر کی این کلمه «دست» رو به فرهنگ زبان فارسی اضافه کرد. وگرنه هر لحظه شاهد فجایع جبران ناپذیری
می بودیم.
به نقل از وبلاگ دوست عزیزمون منصور قیامت.