سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی چند از اشو -
بهترینْ مردانگی، نگهداشتِ دوستی است . [امام علی علیه السلام]

 آزادی رنگین است -رجبعلی محبی-

دیروز سر کلاس داشتم کتاب شکوه آزادی اشو رو می خوندم که مطلب جالبی توجهم رو جلب کرد . دیدم حیفه که تو وبلاگم ننویسم .

« تمدن تا امروز همواره نوعی دیوانگی را با خود به همراه داشته است . تمدن دیوانه خانه انسانهاست . ما به بچه فشار می آوریم که هرچه بیشتر و بیشتر روحیه معمولی بودن به خود بگیرد و کمتر و کمتر روح شاعرانه داشته باشد . به بچه فشار می آوریم که به امور غیر طبیعی از قبیل پول ، شهرت اجتماعی ، قدرت ، جاه طلبی  هر چه بیشتر و بیشتر علاقه مند شود و در عوض هر چه بیشتر و بیشتر علاقه خود را به لذتهای اصیل زندگی از دست بدهد . ما بچه بازیگوش را به یک موجود فرمانبر تبدیل می کنیم . کم کم اخلاق فرمانبری مطرح می شود و وظیفه اهمیتی فراتر از عشق می یابد ؛ امور رسمی از امور غیر رسمی مهم تر می شود ؛ آداب و رسوم نسبت به حقیقت اهمیت بیشتری پیدا می کند و سیاست ارزشی بیش از اصالت می یابد.»

در جایی دیگر در جواب شاعری به اسم مانیشا که عاجز از بیان عشقش است و از این مطلب رنج می برد می گوید :

«مانیشا ! چنین چیزی اتفاق می افتد . هر چه نسبت به شخص مورد علاقه ات احساس بیشتری داشته باشی ، در بیان آن ناتوانی بیشتری احساس خواهی کرد . احساسات سطحی به سادگی قابل بیان است ، حرفهای معمول برای بیان آنها بسنده اند . کلمات عادی هرگز نمی توانند احساس های عمیق را بیان کنند . کلمات معمولی سطحی اند . هنگامی که احساس عمیقتر می شود ، باید بیان به فراسوی کلمه برود تا شما به درک درونی احساس ها برسید . در این حالت شما در اثر مواجهه با آنها ذوق زده میشوید و هیجان تمام وجود شما را می گیرد اما برای این حالت واژه ای نمی یابید . هرچه بیشتر تلاش کنید بیشتر شکست می خورید . هنگامی که می خواهید به بیان آن حالات بپردازید می بینید آن معانی فربه چه طور لاغر و نحیف می شوند . این تجربه سخت و توانکاه بوده ؛ اما حالا که می خواهید آن تجربه گران را به بیان در آورید می بینید که انگار در شرح اقیانوس تنها قطره ای را به عنوان شاهد آورده اید . شما در یک اقیانوس بزرگ غوطه خورده اید اما به دیگران جویباری خرد را می نمایید و این مشکل برای او عمیقتر است . او شاعر است و در خود فرو می رود . »

هرچند که این مطلب مویدی برای مضامین عرفانی در شعراست ولی منظور من ثابت کردن حرفم بود که به یه نفر گفته بودم کلمات قاصرند امیدوارم طرف قانع بشه .



 
نویسنده:  |  سه شنبه 87 اردیبهشت 3  ساعت 3:23 عصر 

    همه دار و ندار پریشان
درآمد واقعی از اینترنت
آغازی جدید
آخرین سخن
داستان
اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی
کاریکلماتور 7
نه قانونی و نه منطقی
سبک عراقی
سبک خراسانی
[عناوین آرشیوشده]